آیدین آغداشلو نقاش و استاد دانشگاه
آیدین آغداشلو | |
---|---|
![]() آغداشلو در گالری اثر، ۱۳۹۳
|
|
زادروز | ۸ آبان ۱۳۱۹
۳۰ اکتبر ۱۹۴۰ (۷۹ سال) |
محل زندگی | رشت، تهران |
ملیت | ایرانی |
دیگر نامها | فرامرز خبیری |
تحصیلات | دانشگاه تهران |
استاد | ساندرو بوتیچلی، بیوک احمری، ابراهیم گلستان |
کارهای برجسته | خاطرات انهدام هویت: در ستایش ساندرو بوتیچلی |
همسر(ها) | شهره آغداشلو (۱۳۵۱–۱۳۵۹)
فیروزه اطهاری (۱۳۵۹ – تاکنون) |
فرزندان | تارا و تکین از همسر دوم |
جایزه(ها) | نشان هنر و ادب شوالیه |
وبگاه |
aghdashloo
|
از سلسله مقالات دربارهٔ |
آیدین آغداشلو |
---|
![]() |
نقّاشیها |
|
نثر |
|
دیگر |
|
|
آیدین آغداشلو (زاده ۸ آبان ۱۳۱۹) نقاش، گرافیست، نویسنده، منتقد فیلم[۱] تصویرگر کتابهای درسی ایران، مجلات، و مؤسسههای خصوصی است.
او مدتی از کارکنان موزه هنرهای معاصر تهران و موزه رضا عباسی بود. آغداشلو تاکنون تنها دو بار در ایران نمایشگاه فردی برگزار کردهاست؛ نخستین آن در سال ۱۳۵۴ در انجمن ایران و آمریکا در تهران بود و دومین بار در آبان ۱۳۹۳ در گالری اثر. او همچنین نوشتههایی در نقد هنری و سینمایی، پژوهشهای تاریخ هنر، و سفرنامه انجام دادهاست. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران آغداشلو برای مدتی بیکار بود ولی سال ۱۳۵۸ به کار گرافیک روی آورد و بعداً در سالهای آغازین دهه ۱۳۶۰، وی به تحقیق و نوشتن فیلمنامه برای دو فیلم تاریخچه خط و کارگاههای سنتی برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی پرداخت و کلاسهای نقاشی راه انداخت. در ۱۳۶۲، وی در ساختن مجموعه «به سوی سیمرغ» دربارهٔ تاریخ نقاشی ایران از آغاز تا سده چهاردهم قمری با صدا و سیما همکاری داشت.
سبک آغداشلو روش ریزه کاری و «استادکاری» در نقاشی کلاسیک را پیگیری نمود. او در مراسمی که سال ۱۳۹۴ در سفارت فرانسه در ایران برگزار شد، نشان هنر و ادب شوالیه فرانسه را دریافت کرد.
زندگی
آیدین آغداشلو، فرزند محمد بیک آغداشلو (حاجی اوف) و ناهید نخجوان،[۲] در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در محلهٔ آفخرای شهر رشت به دنیا آمد.[۳] پدرش از مهاجران قفقازی و عضو حزب مساوات قفقاز بود و خاندان وی نیز نام خانوادگی خود را از نام شهر کوچک آغداش گرفتهاند.[۴] مادرش نوه بهمن میرزا پسر عباس میرزا بود.[۵] پدر آغداشلو با دیدن استعداد وی در نقاشی او را برای نخستین بار پیش حبیب محمدی، نقاش اهل رشت و معلم نقاشی برد. وی ۱۱ ساله بود که پدرش را از دست داد، پس از آن به همراه مادرش به تهران رفت و در سال ۱۳۳۲ وارد دبیرستان جم در محله قلهک شد.[۶][۷] در آنجا در کلاسهای نقاشی موسیو بازیل نام نوشت. در شانزده سالگی به کار و فراگیری طراحی گرافیک در مؤسسه تبلیغاتی «آشنا» با حقوق ماهی سیصد تومان پرداخت و چندی سپستر در بخش تبلیغاتی روزنامه اطلاعات مشغول به کار شد.[۸]
آغداشلو در ۱۹ سالگی پس از شرکت در کنکور به دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران رفت؛ اما در سال ۱۳۴۶، از ادامه تحصیل بازماند. چندی پس از آن نخستین نقد هنریش را در مجله اندیشه و هنر – به سردبیری ناصر وثوقی – منتشر کرد. او همچنین با نام مستعار «فرامرز خبیری» به نقد شعر شاعران معاصری چون احمدرضا احمدی، احمد شاملو، اخوان ثالث، و محمدعلی سپانلو پرداخت.[۹]
آغداشلو در سال ۱۳۵۴ خورشیدی نخستین نمایشگاه خود را در انجمن ایران و آمریکا در تهران برگزار کرد. نقاشیهای به نمایش درآمده اغلب از اشیای معلق، آدمکها، و چند اثر مربوط به رنسانس بود. از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷، او در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دانشکده هنرهای تزئینی تهران به آموزش میپرداخت. او سپس مجموعهای از کتابها و نسخههای خطی خود را – که شامل ۱۴۰ کتاب و قطعه از سدههای چهارم تا چهاردهم هجری میشدند – در موزه نگارستان به نمایش گذاشت و همه مجموعه خود را به آن موزه فروخت.[۱۰][۱۱]

در سال ۱۳۵۱، او به عنوان شریک در شرکت تبلیغاتی «گام» مشغول به کار شد. دو سال بعد و در سال ۱۳۵۳، آغداشلو برنامه تلویزیونی «شیوههای دیدن» را در رادیو تلویزیون ملی ایران در زمینه هنرهای تجسمی تهیه و اجرا کرد که تا سال ۱۳۵۵ ادامه داشت.[۱۲] در سال ۱۳۵۶، آغداشلو به عنوان «مدیر امور فرهنگی و هنری دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی» گماشته شد.[۱۳] و برای مدت ۲ سال، مشاور خرید آثار هنری از سوی آن دفتر بود.[۱۴] او در سالهای ۵۷–۱۳۵۵ با گشایش موزههای رضا عباسی، آبگینه و سفالینه و هنرهای معاصر در تهران، و موزههای کرمان و خرمآباد همکاری داشت.[۱۵]
ازدواج
آغداشلو سال ۱۳۵۱ با شهره وزیریتبار – هنرپیشه تئاتر و سینما که با نام هنری شهره آغداشلو شناخته شده – ازدواج کرد. ازدواج آنها تا سال ۱۳۵۹ پایید، تا آن که از هم جدا شدند و شهره از ایران رفت. آیدین دوباره در سال ۱۳۶۰ با فیروزه اطهاری (دانشآموخته معماری) که از دانشجویان خودش بود، ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر به نامهای تکین (۱۳۶۱) و تارا (۱۳۶۶) شد.[۱۶][۱۷]
پس از انقلاب ۱۳۵۷
پس از انقلاب اسلامی ایران آغداشلو برای مدتی بیکار بود ولی سال ۱۳۵۸ به کار گرافیک روی آورد و در سال ۱۳۵۹ او از همسر نخستین خود، شهره آغداشلو، بازیگر سینما جدا شد.[۱۸] در همان سال، به تدریس در دانشکده هنر در دانشگاه الزهرای تهران آغاز نمود اما پس از انقلاب فرهنگی کار خود را از دست داد. او در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰، در شرایط دشوار مالی به نقاشی میپرداخت.[۱۹] و در کلاسهای نقاشی خصوصی به تدریس میپرداخت.
در سالهای آغازین دهه ۱۳۶۰، وی به تحقیق و نوشتن فیلمنامه برای دو فیلم تاریخچه خط و کارگاههای سنتی برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی پرداخت و کلاسهای نقاشی کارگاه آزاد «هنرکده زنگار» را راهاندازی کرد و در آن به تدریس پرداخت. در ۱۳۶۲، وی در ساختن مجموعه «به سوی سیمرغ» دربارهٔ تاریخ نقاشی ایران از آغاز تا سده چهاردهم قمری با صدا و سیما همکاری داشت.[۲۰]
از وی چندین مطلب در مجله فیلم منتشر شدهاست.
آغداشلو در این سالها به برگزاری نمایشگاههای هنری مانند نمایشگاه «هنر ایران، از گذشته تا امروز» در چین، «هنر گذشته ایران» در ژاپن، و نقاشیهای معاصر ایران با زمینه سنتی که به بولونیای ایتالیا فرستاده شد یاری میداد.[۲۱]
سبک

سبک آغداشلو روش ریزه کاری و «استادکاری» در نقاشی کلاسیک را پیگیری نمود.[۴۰] و با تأثیرپذیری از کارهای سالوادور دالی، نقاش فراواقعگرای اسپانیایی، به نقاشی با فرمی آزاد پرداخت. این همان شیوه یی بود که او در جوانی با تصویرگری کتابهای درسی تاریخ نوشته شده توسط باستانی پاریزی در آن مهارت یافته بود.[۴۱]
آغداشلو با وارد کردن فضاهای سورئال در کارهای خود و نقاشی کردن اشیای معلق که سایهشان بر زمین میافتاد از شیوهٔ ساندرو بوتیچلی پیروی مینمود.[۴۲][۴۳] او سپس به فضایی سورئالیستی جورجو دکیریکو روی آورد و در مجموعه سالهای آتش و برف به کشیدن آدمکهایی پرداخت که صورت نداشتند تا بتواند بدین گونه ناخودآگاه مرموز و وهمآمیز آناترا تصویر نماید.[۴۴] آثار او در دوره پیش از انقلاب ۱۳۵۷، تقلیدی از شیوههای رنسانس و مکتب فلاندری بود.[۴۵] اما پس از انقلاب، هنر ایرانی – همچون طراحی، نگارگری و خوشنویسی – جای هنر ایتالیایی را در کارهای او گرفت.[۴۶]
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ۸ ساله، بیشتر کارهای آغداشلو با تأثیر از از ویرانیها ی جنگ در نماد کلبهها و مناظر متروک، پنجرههای پوسیده چوبی سبز رنگ با شیشههای شکسته، درهای کهنه با قفلهای زنگاربسته، و تصویر تیغههای مرگبار که نشانی از موشکهای فرودآمده بر شهرها بود پدیدار شد. او کارهای دوران جنگ خودرا خود تکچهرهنقاش در ۴۸ سالگی و شفاعت فرشتگان نامید که بیانگری افسردگی و نا آرامیهای ناشی از ویرانی جنگ و اعتراض بود.
مینیاتورهای وی، بازسازیهای دقیقی از مینیاتورهای نامدار ایرانی در سدههای پیشین هستند.
آغداشلو اغلب نقاشیهای خود را با گواش بر روی بوم میکشد.
سنجش کارها
نقاشی آغداشلو مورد انتقاد قرار گرفتهاست که گرتهبرداری از آثار نقاشان نامدار پیشین توسط او نتوانستهاست ارتباط بیننده با اثر اصلی را بازسازی کند؛ آثاری که خود در فضای منحصر به خود کشیده شدهاند و تنها فرم بیرونی آنها توسط آغداشلو به تصویر کشیده شدهاست. برای نمونه، سرهای بیهویت انسانها در نقاشیهای دکریکو به دفعات توسط نقاش بازسازی شدهاند، و وی اندیشهٔ شرقی انهدام و نابودی تدریجی خود را در اثر پایانی توسط گذاشتن خطخطیها و خراشهای تعمدی وارد کردهاست، اما خود سرهای بیتصویر اصلی دکریکو در فضای غربی و با اندیشهٔ ویژه خود به تصویر کشیده شدهاند و بازنمایششان در نقاشیهای آغداشلو نتوانستهاست مفهوم خود اثر اصلی را منتقل کند.[۴۷]
بهرام بیضایی در بخشی از مقالهاش مینویسد: «چرا گستاخی نکُنَم و نگویم که اگر در مانندهکِشی ارزشی باشد، الگوهای بزرگانِ گذشتهٔ نقاشی و نگارگری در دسترسِ ما نیستند، تا چون معیارِ سنجش، به میزانِ توفیقِ آن استادان در مانندهکِشی گواهی دهند؛ ولی آثار ایشان که آیدین دوبارهسازی کرده هست تا گواهِ مهارتِ آیدین در مانندهکِشی باشد. پیداست که مانندهکِشی همهٔ هُنَرِ آنان نبود، همچنان که همهٔ هُنَرِ آیدین نیست. تخیّل و اندیشهٔ زماننگر و مرگآگاهِ آیدین است که سازندهٔ نهاییِ اثر اوست. تَرَکهایی که زمان در نقشها انداخته، و ستمی که روزگار – یا دستِ بشر – در حقِّ آنها روا داشته. در دوبارهکِشیهای آیدین، ستایشِ این استادان با دریغ بر فناپذیریِ خود و آثارشان همراه است.»[۴۸]
جوایز و افتخارات
آیدین آغداشلو، در مراسمی که روز سه شنبه ۲۲ دی ماه ۱۳۹۴ در سفارت فرانسه در ایران برگزار شد نشان هنر و ادب شوالیه فرانسه را دریافت کرد.[۴۹]
کارها
نقاشی
آغداشلو در آبان ماه ۱۳۹۳ در گالری اثر در تهران دومین نمایشگاه تکی خود را پس از نمایشگاهش در انجمن فرهنگی ایران و آمریکا در ۱۳۵۴ برپا نمود.[۵۰]
مجموعه نقّاشیهای آغداشلو که عمده کارهایش در یکی از این مجموعهها جای میگیرد از این قرارند:
- خاطرات انهدام
- سالهای آتش و برف
- فاجعه آخرالزمان
- معما
- شفاعت فرشتگان
- یادداشتهای باغ ملک
نقّاشیهای آغداشلو در موزه هنرهای معاصر تهران[۵۱] و در برخی مجموعههای خصوصی نگاهداری میشوند.
او چند نقّاشی نیز برای چند جلد کتاب از بهرام بیضایی مانند عیّارنامه، دیباچهٔ نوین شاهنامه و طومار شیخ شرزین.[۵۲][۵۳][۵۴] کشیدهاست.
گرافیک
پوسترهای گرافیکی آغداشلو برای نمایشگاهها، کتابها، و فیلمهادر برگیر موارد زیر است:
- شبانه (۱۳۸۳)؛ به کارگردانی امید بنکدار و کیوان علیمحمدی – طراحی صحنه و لباس
- هبوط (۱۳۷۲)؛ به کارگردانی احمدرضا معتمدی – طراحی پوستر
- کفشهای میرزا نوروز (۱۳۶۴)؛ به کارگردانی محمد متوسلانی و نویسندگی داریوش فرهنگ – طراحی پوستر
- حاجی واشینگتن (۱۳۶۱)؛ به کارگردانی علی حاتمی – طراحی پوستر
نوشتهها
نوشتههای آغداشلو در بارهٔ هنرهای تجسمی معاصر و گذشته ایران و جهان در زمینههایی مانند هنر کهن ایرانی، مینیاتور، نقاشی، سفالگری، کاشیکاری، و نقد فیلم بودهاند. او از جمله هواداران هنر ایرانی–اسلامی و خوشنویسی است.[۵۵] او تلاش نمودهاست تا هنرمندان قدیمی مانند میرزا رضا کلهر، آقا لطفعلی شیرازی، و خوشنویسان و نگارگران سدهای ۱۲ و ۱۳ قمری را به دیگر بار بشناساند[۵۶]
آغداشلو همچنین سفرنامههایی از مسافرتهایش به سوئیس و نیویورک در آمریکا، نوشتهاست.[۵۷]
کتابشناسی
از جمله کتابهای آغداشلو میتوان اینها را نام برد:[۵۸]
- از خوشیها و حسرتها– برگزیده مقالهها ۱۳۵۳–۱۳۷۰، انتشارات کتاب آبان
- آقا لطفعلی صورتگر شیرازی — دربارهٔ لطفعلی شیرازی، نقاش دوران قاجار.
- سالهای آتش و برف — کارهای مربوط به مجموعهای با همین نام، انتشارات کتاب آبان
- از پیدا و پنهان — گفتگویی بلند با اصغر عبداللهی و محمد عبدی
- گفتارها و گفتگوهای دیگر برگزیده مقالهها و گفتگوها، ۱۳۷۸–۱۳۸۱، انتشارات کتاب آبان
- آسمانی و زمینی– نگاهی به خوشنویسی ایرانی از آغاز تاکنون، گفتگوی بلند با قاسم هاشمینژاد، انتشارات کتاب آبان
- این دو حرف — مجموعه مقالات وی در زمینهها و زمانهای گوناگون در مجلهها و روزنامهها.
- از دور و نزدیک– ۴۵ مقاله و گفتگو دربارهٔ سینما، ۱۳۵۳–۱۳۹۰، انتشارات کتاب آبان
- نیمه دیگر — مجموعه کارهای سنتی و مرمتگری آغداشلو شامل نمونههایی از کارهای وی در موزه رضا عباسی.
- حرف آخر– مجموعه مقالات از ۱۳۵۳ تا ۱۳۹۳، انتشارات کتاب آبان